مهدویت در خصوص مسائل دینی و مهدویت
|
وهابیت و سلفی گری در تشیع (نگرشی بر جریان انحرافی شکل گرفته)
با نگرش به تاریخچه وهابیت و سلفی گری و انحراف شدید آنها در اسلام ناب محمدی(ص) که شروع آن با تفکر ابن تیمیم آغاز و بعدها توسط محمد بن عبدالوهاب به اوج خود رسید در می یابیم اینان در تفکر خود که بر گرفته از تفکر و شالوده یهودیت است این بیان را می دارند که کتاب خدا برای مابس است ، و دیگر به هیچ چیز حتی وجود مرقد مطهر رسول اکرم (ص) نیازی نیست ، و سنت همان سنت اولیه است و مانند زمان رسول خدا(ص) نیازی به تحول و پیشرفت نداریم . و با این طرز فکر بر تمامی مذاهب اسلامی از قبیل تشیع و حتی مذاهب اهل سنت تاختند و این امر همچنان ادامه دارد ، در تفکر آنها نیازی به تفسیر قرآن و احادیث رسول اکرم(ص) و دیگر صحاحه نیست .
واقعا تاسفآور است در زماني كه البته بيشتر به زمان دولت اصلاحات برميگردد، كتابهاي متعددي درباره عرفانهاي كاذب وارداتي در همين كشور از وزارت ارشاد مجوز گرفتهاند. وقتي انسان كتابهاي آنها را ميخواند، ميبيند كه عدهاي جاهل و شياد، مدعي باطن و معنويت و عرفان شدهاند. اين چه عرفاني است كه با همه دنياپرستي ميسازد. بايد تاسف خورد كه اين كتابها در اين كشور نشر شد و صدايي هم برنخواست؛ كشوري كه اساسش اسلام و تشيع است و نظامش نظامي است براساس توحيد و كتاب و سنت، چگونه ميتواند اين امور را تحمل كند. جريان انحرافي امروز، تمام انحرافات گذشته را با هم دارد متاسفانه بايد گفت در زمان ما هم جرياني انحرافي كه گويا تمام نكات انحرافات گذشته را با هم در يكجا جمع دارد، در كمرنگ كردن نقش علما و در ترويج ايرانيگري و قوميتگرايي بسيار تلاش ميكند و مردم را ارجاع ميدهد به كوروش و هخامنش و ديگران و از آن طرف در ترويج عرفانهاي كاذب، در جنگيري و رمالي هم تلاش ميكند كه مشخص نيست اينها چه نسبتي با دين دارد. در حالي كه اينها هم دم از روشنفكري ميزنند و با سكولارها خيلي راحت جمع ميشوند و همراهي ميكنند و هم با عدهاي از هنرمندان لاابالي دمخور هستند و عرفانهاي كاذب را ترويج ميكنند و البته از اينكه با اجانب هم پنهاني ارتباط بگيرند خيلي ابايي ندارند. بايد به هوش باشيم، نظامي كه براساس اسلام و كتاب و سنت تشكيل شده، ميبايست مراقب اين جريان انحرافي و امثال آن باشد و بايد بدانيم كه ما مسلمانيم، مسلماني كه با حقتعالي عهد بسته كه راه او را طي و كتاب و سنت را تبعيت كند، اينچنين مسلماني حتما اولين كارش فهم كتاب و سنت است و در اولين قدم نياز به متخصص و عالم دين دارد؛ اما شما در خصايص اين گروه انحرافي ميبينيد كه اين گروه دين را به گوشهاي در زندگي ميبرند و ميگويند قلبت صاف باشد. متاسفانه عقيده اينها اينگونه است كه در روابط با نامحرم آزادند، در تماس با روشنفكران سكولار و گاه ملحد و پريدن با آنها آزاد هستند، در رجوع به جنگير و رمال آزادند، با دراويش آزادند، آيا اين است حدود الهي؟ اين است حرمات الهي؟ در طرز تفکر این جریان انحرافی بیان می شود که امام زمان (عج) خود این کشور را رهبری می کند و ما نیازی به ولایت فقیه و علما نداریم ، کسانیکه این طرز فکر را دارند باید گفت که حتی الفبای مهدویت و اصل غیبت را نفهمیده اند و درواقع اینان خر مذهبانی هستند که دانسته یا از روی جهل به مذهب تشیع لطمه سهمگین وارد می کند یک روز ادعا می کنند امام زمان(عج) فلان پیغام را رسانده و روز دیگر ادعا می کنند که جامعه باید رها شود تا فساد شکل بگیرد تا امر ظهور واقع گردد روز دیگر ادعا می کند که انبیاءالهی نعوذبالله مدیریت ندارند و باردیگر می گویند کسانیکه موسیقی را نهی می کنند از موسیقی چیزی نمی فهمند و در آخر اسلام ایرانی و عید نوروز را علم کرده و در برابر اسلام ناب محمدی(ع) قرار می دهند، چقدر احمق ونادان باید باشند که اینگونه فکر می کنند البته اینان از پشتوانه مالی و سیاسی بالایی نیز برخوردارند که نمونه بارز آن فتنه سی دی بسوی ظهور است که در این سی دی سعی شده است باطل و حق را درآمیخته و نتیجه دلخواه خود را از آن بدست آرند. در اینجا ذکر چند نکته و سوال وجود دارد : 1-آیا در زمان حیات معصومین(ع) آنها نعوذ بالله قادر به اداره امت اسلامی نبودن که حاکمان فاسق بر مسند حکومت نشسته بودند یا دلیل آن نادانی مردم آن زمان بود . 2- آیا علت غیبت آقا امام زمان (عج) به دلیل همین بی بصیرتی مردم نبود تا با غیبت خود امت اسلامی به این بصیرت برسند که تنها راه نجات بشیریت توسل به ریسمان الهی و البته حجت های خدا ست. 3- آیا همین روحانیت مانند شیخ کلینی , شیخ صدوق و علامه مجلسی و ...... نبودند که از بیش از هفتصد هزار حدیث جعلی از پیامبر احادیث معتبر و دعاهای اصیل را جدا و جهان تشیع را حفظ کردند. 4- آیا همین روحانیت نبودند با ایستادگی در مقابل جبهه استکبار دین خدا را حفظ و از هر تحریف و گزندی محفوظ داشتن ؟ 5- آیا انقلاب اسلامی با رهبری غیر روحانیت به پیروزی رسید . 6_ آیا رزمندگان ، شهدا ، جانبازان به فرمان غیر ولایت فقیه به جبهه ها رفتن و خونها دادن و اسلام را محفوظ داشتن . 7- در کدام وصیتنامه از شهدا سراغ دارید که صحبت از جامعه مدنی و اسلام ایرانی و عزت هخامنشی توصیه شده باشد . 8- آیا در فتنه 88 بصیرت و رهبری ولایت فقیه نبود که حق را روشن و باطل را محو نمود. و صدها سئوال از این قبیل که جواب هر یک از آنها حط بطلان بر اندیشه اسلام و مهدویت بدون روحانیت است . اسلام بدون روحانیت و ولایت فقیه عین ظلالت و گمراهیست هر چند که پیشانیمان بر اثر سجده پینه بسته باشد
جريان سكولاريسم و روشنفكران سكولار را در كشورهاي اسلامي تقويت می شوند تا باز در مقابل علما و متخصصان فهم ديني جهتگيري كنند. در همين كشور ما آرامآرام به اينها پر و بال دادند تا جايي كه اسلام منهاي روحانيت، تز اصلي بعضيها شد. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |